25 بهمن 1401
117

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی معتقد است که سرمایه‌گذاری رهبر انقلاب اسلامی روی ظرفیت‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آینده نزدیک متفاوتی را در حوزه فرهنگ رقم خواهد زد.

حجت‌الاسلام‌ قمی: سرمایه‌گذاری هوشمندانه فرهنگی رهبر انقلاب آینده متفاوتی را در این حوزه رقم می‌زند

گروه سیاسی خبرگزاری فارس: در آخرین روزهای دی‌ماه ۱۴۰۱ رهبر انقلاب اسلامی میزبان جمعی از مدیران سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری بودند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار به تشریح بعضی اولویت‌های کاری و توصیه‌هایی در حوزه سیاستگذاری و اجرایی حوزه فرهنگ و هنر پرداختند.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی پس از این دیدار در گفتگو با پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، سرفصل‌های مطالبات و توصیه‌های رهبری در این دیدار را مرور کرده است. قمی معتقد است که سرمایه‌گذاری رهبر انقلاب اسلامی روی ظرفیت‌های جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی آینده نزدیک متفاوتی را در حوزه فرهنگ رقم خواهد زد.
 
در ابتدای دیدار ۲۸ دی ماه با رهبر انقلاب، شما گزارشی ارائه کردید و به بعضی از سرفصل‌های کاری از جمله جوان‌گرایی، پرورش نیرو، اهمیت جهاد تبیین و کمک به تأمین نیازهای فرهنگی جامعه پرداختید. بحث را از همین نقطه و نکاتی که مطرح کردید شروع کنیم.

قمی: بسم‌الله الرحمن الرحیم. در دیدار با رهبر انقلاب اسلامی به بعضی از آسیب‌هایی که امروز سازمان تبلیغات به آن گرفتار است یا بعضی از انتقاداتی که به این مجموعه وارد است اشاره کردم. ما هنوز سازمانیم، نه یک نهاد انقلابی و به آفات و اشکالات متعدد نظام بوروکراتیک واقعاً گرفتاریم. شاید هنوز گرفتار دنیای کارمندی و نظام دیوان‌سالاری پر از ایراد و اشکال هستیم که می‌تواند یک آسیب جدی محسوب بشود.

مورد دیگر اینکه آنچه امروز در ساحت تبلیغ به‌عنوان پیام تبلیغی ما مشاهده می‌کنیم از آن ژرفا و غنا و عمقی که هم در دیدگاه رهبر انقلاب یا در منظومه‌ی معرفتی، فکری و ترویجی حضرت امام خمینی رحمه‌الله مشاهده می‌کنیم فاصله دارد. توقع می‌رود که در ساحت تبلیغ عمق و غنای بیشتری را شاهد باشیم.

یک آسیب دیگر گستره‌ی مخاطبان است. اگرچه تعداد معتنابه‌ی از مردم به نحوی با امر تبیین و ترویج اسلام ناب مواجه می‌شوند، اما این شامل همه‌ی مردم نمی‌شود. این هم حق همه‌ی مردم است که از یک خدمت معرفتی و تبیینی در حوزه‌ی معارف دینی بتوانند به‌راحتی بهره‌مند بشوند در دسترسشان باشد.

تکلیف سازمان تبلیغات اسلامی است که از این موهبت بهره‌مندی از معارف الهی و تبیین حقایق بیشتر بخش گسترده‌تری از مردم را بهره‌مند کند یا زمینه‌های بهره‌مندی را برایشان فراهم کند. خب این هنوز آن سعه و گستره‌ای که بتوانیم بگوییم اکثریت قریب به‌اتفاق یا همه‌ی مردم را در بربگیرد را هنوز شاملش نمی‌شود؛ و الی‌آخر، من به بعضی از این آسیب‌ها محضر ایشان اشاره کردم.
 
در طول همین مدتی که مسئولیت سازمان تبلیغات اسلامی را تقبل کردید، نقاط قوت‌ سازمان را چه می‌دانید؟

قمی: اول باید تشکر کنم از همه‌ی آن‌هایی که در تمام این سال‌ها در این وادی زحمت کشیدند در مجموعه‌ی تبلیغ اسلام ناب به‌طور خاص در سازمان تبلیغات اسلامی. ساخت سازمان تبلیغات اسلامی یک دسترسی‌ها را فراهم کرده و یک مسئولیت‌هایی را پیش روی ما قرار داده که در خیلی از این‌ها اصلاً فرصت موج می‌زند.

مثلاً فرض بفرمایید که هیئات مذهبی. شاید ما از 47 محور مأموریتی و مسئولیتی‌مان یک محور، محور رسیدگی و پشتیبانی هیئات مذهبی باشد. متأسفانه بضاعت‌هایمان هم در مقام پشتیبانی خیلی بضاعت‌های بالایی نیست. ولی خود پدیده‌ی هیئات مذهبی خیلی پدیده‌ی پرظرفیتی است، در مسیر جامعه پردازی در مسیر ترویج معارف الهی. خب این یک امتیازی است که سازمان ذاتاً با آن مواجه است؛ یعنی خیلی پای دوره‌ی مسئولیتی بنده به‌عنوان امتیاز می‌شود بعضی از این موارد را ننوشت. مثلاً ما توفیق خدمت به جامعه‌ی قرآنی کشور را داریم. به‌اندازه‌ی بضاعت‌های محدودمان. خب این یک امتیاز است یک فرصت است یعنی می‌خواهم بگویم ساخت و طراحی هوشمندانه بوده.

من دو تا مورد از 47 مورد را عرض کردم همین‌طور می‌شود موارد متعددی را برشمرد و این‌ها را حمل بر فرصت یا ظرفیت در اختیار سازمان کرد.

شاید مثلاً نیروی انسانی مجاهدی را الحمدللّه ازش بهره‌مندیم هم می‌توانیم به‌عنوان یک مزیّت، به‌عنوان یک امتیاز ازش یاد بکنیم. پرورش این نیروها برای انقلاب و برای ساحت فرهنگ و به‌کارگیری آن‌ها در مسیر رشد و پرورششان می‌تواند یکی از راه‌های رشد و ارتقاء و به تعبیری پرورش سرمایه‌ی انسانی باشد و مثلاً حدود 200 نفر نیروی کیفی در لایه‌ی مدیریتی به سپهر فرهنگی انقلاب اسلامی اضافه شدند. البته این تعداد نیروی زبده‌ی کارآمد کیفی فرهنگی کافی نیست. هر چقدر اینجا زمینه‌ها و مجال پرورش نیروی انسانی فراهم بشود جا دارد.
یکی از نکته‌هایی که در دیدار عرض کردم همین بود که ما مکتب امام را جدی گرفتیم و در مکتب امام یکی از مهم‌ترین سطوح خود انسان است و اساساً در کار سرمایه‌ی انسانی است و این افراد هستند که کارهای بزرگ را می‌کنند به‌طور اخص در حوزه‌ی فرهنگ این‌طور است؛ و برای پرورش نیروی کیفی و زبده در حوزه‌ی فرهنگ باید بیش از اینکه تا به حال قدم برداشته شده گام برداشته بشود و کار بشود.

در همین کرونا، در همین شرایط سخت بحران‌هایی که پیش می‌آید مثل سیل و زلزله، در شرایط مختلف و پیچیده‌ی اجتماعی، فرصت‌هایی پیش می‌آید نیرویی که یک مایه‌ای دارد، یک سرمایه‌ای دارد یک بن‌مایه‌ی خوبی دارد خودش را نشان می‌دهد و این مجال خوبی است برای شناسایی سرمایه‌هایی که پا به رکاب‌ترند، حاضر یراق‌ترند، آماده‌ترند برای بار برداشتن. این را باید مغتنم شمرد. ما هم در سازمان از همین سبک نیروها استفاده کردیم. اگر از همین سرمایه‌هایی که خودش را نشان می‌دهد در تقلب الاحوال بتوانیم بهره‌هایی بگیریم، زحمت‌هایی به این افراد توانمند سپرده بشود و بعد زمینه‌های ارتقاء و رشدشان به جمیع معانی و ابعاد فراهم بشود ما می‌توانیم امید داشته باشیم یک سیل سرمایه‌ی انسانی را شاهد باشیم که توانمندند و گره می‌توانند باز بکنند.
 
رهبر انقلاب در بیاناتشان توجه به اقتضائات اجتماعی در تبلیغ را نادیده گرفتن خشیت الهی ندانستند، تحلیل شما از این نکته ایشان چیست و به نظر شما منظور از خشیت در این بحث چیست؟

قمی: این نکته‌ی تفسیری ویژه و مهمی است که پیش‌ترها هم آقا چندین بار در جمع‌های مختلفی چندین بار فرموده بودند. یک توجه خوب به این اشارت حکیمانه‌ی قرآنی است که آنجایی که خشیت الی الله و ملاحظه‌ی غیر خدا در میان است باید کنارش زد و فقط ملاحظه‌ی حضرت حق را کرد؛ اما ملاحظه‌ی حضرت حق را کردن به ترجمه‌ای که در این بحث از خشیت وسط آمد به معنای در تعارض دیدن هرگونه بررسی و توجه و ملاحظه و در مقابل توجه به حضرت حق قرار دادن این ملاحظات نیست. ایشان فرمودند خشیت خداوند عالم باید محور باشد. بسیاری از ملاحظات در امتداد خشیت الهی است. شما مثلاً با یک نوجوان وقتی صحبت می‌کنی، سعی می‌کنی زبان نوجوانانه را بشناسی و با آن زبان با او سخن بگویی. حتی با ابزارهایی که او از آن بهتر استفاده می‌کند با او سخن بگویی. اگر امروز فرضاً گیم (game)، یا مثلاً موشن گرافی برای او جذاب‌تر باشد خب شما از این قالب استفاده می‌کنید. این به معنای ملاحظه‌ی نوجوان و در مقابل ملاحظه‌ی حضرت حق قرار دادن که نیست. این برای تحقق اراده‌ی الهی واقعیات را دیدن و لحاظ کردن است.

اینکه ما باید بتوانیم محقق بکنیم اقامه بکنیم حق را و اراده‌ی الهی را و تبیین بکنیم کلمه‌ی حق را ملزوماتی دارد، ملزومات اجتناب‌ناپذیری دارد که اساساً آن‌ها را باید در نظر گرفت. یک حرف دیگر این است که از خوف اهل قدرت، از خوف مسئولین و صاحبان ثروت که نکند به ایشان بربخورد، نکند کسی برنجد بخواهید از حرف حق کوتاه بیایید. یا اینکه کلمه‌ی حقی را از خوف اینکه نکند عده‌ای از مردم نپسندد، سانسور بکنی، خودسانسوری بکنی به زبان نرانی یا در اثر فرهنگی‌ات جاری نکنی این دیگر ملاحظه‌ی غیر خداست.

اینکه نتیجه بگیریم از گفتن آن حرف حق در اثر هنری و رسانه‌ای صر‌ف‌نظر بکنیم، برای اینکه نکند کسی بدش بیاید و دنبال مثلاً نگاه تحسین‌آمیز فقط باشیم، این حتماً ملاحظه‌ی غیر خداست و نباید به آن تن داد و اگر کسی به این تن داد تبلیغش تبلیغ مؤثر حقیقت نخواهد شد.

راهبردهای سازمان تبلیغات اسلامی در دوره‌ی جدید برای تولید محصول و عرضه به این بازار پرمشتری چیست؟

قمی: اگر یک اثر هنری یا یک سریال یا اثر سینمایی حرف ویژه‌ای داشته باشد برای گفتن حتماً همین جامعه‌ای که اصلاً برای رفع خستگی‌اش دارد این سریال یا این فیلم سینمایی را می‌بیند با دقت و اهتمام و جدیت بیشتری دنبال می‌کند. چرا؟ چون اصلاً‌ فطرت این انسان به‌طور طبیعی در پی حرف تازه و نو می‌گردد و اندیشه‌ی تازه‌تری را طلب می‌کند.

اگر مطاعی از جنس اندیشه با بسته‌بندی مناسب و با زبان مناسب عرضه بشود، به دفعات و کرات ما داریم تشنگی نسبت به آن را در این جامعه مشاهده می‌کنیم. مثال ساده‌اش که جامعه راحت‌تر می‌تواند با آن ارتباط بگیرد کتاب است. در مدت بسیار کوتاهی می‌بینید که حجم انبوهی از کتاب‌های خوب و قابل‌استفاده، خریداری و مطالعه می‌شود. این تشنگی نسبت به کالای خوب فرهنگی وجود دارد و حتی یک تعبیری هم رهبر انقلاب داشتند که ده برابر کشور ما در دنیا برای تبیین این معارف تشنگی وجود دارد و این اندیشه نو باید در قالب‌های هنری عرضه بشود.

همچنین یک اثر فرهنگی و هنری صرفاً ویترینی نباید باشد ولی ویترین و بسته‌بندی مهم است. این تذکر و توصیه‌ی رهبر انقلاب به ما بود که بسته‌بندی اندیشه را جدی بگیرید اگر یک کالای خوب بسته‌بندی خوبی شود و بهتر عرضه شود، بهتر خریداری می‌شود و بهتر مصرف می‌شود؛ اندیشه هم همین‌طور است. باید خوب بسته‌بندی بشود. خوب پردازش بشود، رسیدگی بشود و عرضه بشود.

اگر امروز بعضی از ابزارها و قالب‌ها بیشتر مورد اقبال جامعه است و حتی فراتر از صداوسیما دارد دیده می‌شود، من فکر می‌کنم این فرصت خوبی برای عرضه‌ی یک فکر و اندیشه و حرف نو است. هر جا هم این اتفاق افتاده این شوق بیشتر جامعه را، این اهتمام، دنبال کردن بهتر جامعه را ما داریم در آن می‌بینیم.

ما تقریباً در اغلب این قالب‌ها یک کارهایی کردیم خب طبیعتاً هر چه بیشتر استقبال می‌شود وظیفه‌ی خودمان می‌دانیم اهتمام جدی‌تری داشته باشیم. همین الآن همین سریال‌هایی که ساخته می‌شود یک اتفاق مبارکی هم است. در حوزه‌ی هنری سریال‌ها با اقتباس از آثار مکتوب ادبیات پایداری و مقاومتی که در انتشارات سوره‌ی مهر منتشر شده، دارد ساخته می‌شود. همین سریال خوبی که دیگر کم کم وقت پخشش هم هست با الهام و اقتباس از کتاب عصرهای کریسکان دارد ساخته می‌شود که من می‌دانم چون برای جامعه‌ حرف نو دارد جذابیت خواهد داشت.

حتماً این قالب‌های جدید را جدی گرفتیم. مثلاً پویانمایی احساس می‌کنیم قالب جذابی است هم برای کودک و نوجوان جذاب است هم بزرگ‌ترها هم به بهانه‌ی کودکان می‌نشینند خیلی اوقات می‌بینند. خب ما این کار را جدی گرفتیم غیر از شانزده هزار دقیقه پویانمایی خوبی که تولید شده و به‌زودی عرضه می‌شود، پویانمایی‌های سینمایی خیلی خوب و جذابی برای انتقال اندیشه اکران خواهد شد. الآن این پویانمایی لوپتویی که روی پرده سینماهای کشور است ۱۶ میلیارد فروخته و بیشتر از این هم خواهد فروخت، چون این حرف تولید ملی، کالای ایرانی و اینکه ما برای خودمان اسباب‌بازی‌های متناسب را می‌سازیم حرف جذابی است.
حالا یک کار دیگر پیوند زدن حلقه‌های زنجیره تولیدات فرهنگی است. مثلاً همین لوپتو حتماً باید حلقه‌های زنجیره‌ی صنایع فرهنگی‌اش جدی گرفته بشود؛ تولیداتی مثل لوازم‌التحریر، نوشت‌افزار، عروسک و مجموعه‌ی تجلّیات آن کاراکترها و شخصیت‌هایی که در پویانمایی خلق شده است.

البته که ما رقیب مجموعه‌های مردمی نیستیم. آنجایی که مجموعه‌های مردمی در حوزه‌ی صنایع فرهنگی و صنایع خلاق وارد می‌شوند باید ما ببینیم چه‌کاری می‌توانیم در حمایت از آن‌ها بکنیم. حمایت هم به این معنا نیست که پول بدهیم آن یک صنعت است یک تجارت است و خودش باید خودش را بچرخاند.

برای تقویت هویت ملی در حوزه محصولات فرهنگی چه افق‌هایی مدنظرتان است؟

قمی: اگر کسی می‌خواهد روی هویت سرمایه‌گذاری بکند باید نگاه عمیقی داشته باشد چون خود هویت پدیده‌ی عمیقی است. به یک پدیده‌ی رویین و روبنایی و سطحی هویت گفته نمی‌شود. هویت آن چیزی است که در جان آدم در عمق وجودش ریشه دارد و سهل و ممتنع است. هویت هم قابلیت اشتراک با دیگران دارد و هم به‌شدت فردی است و شخصی است و درونی است، این یک تحلیل عمیقی می‌خواهد.

 ما یک مجموعه‌ی هاتف را داریم که نشست‌های اندیشه‌ورزان را اینجا برگزار می‌کند. در مجموعه‌ی هاتف، در مجموعه‌ی مباحثات اندیشه ورزی، یک مباحثات جدی در تحلیل وضعیت هویت ایرانی و اسلامی داشتیم. بخشی از این کار هم آماده شده که در قالب‌هایی ارائه شود. حالا یا قالب‌هایش بعضی وقت‌ها هنری است مثل مجموعه‌ی روایت ایرانی که در حوزه‌ی هنری دارد عرضه می‌شود. خود نشریه‌ی سوره هم که احیاشده بعضاً به این جنس مسئله‌ها به‌طور جدی دارد می‌پردازد.

یک مسئله‌ی هم کارهایی که به شکل مباشری سازمان تبلیغات دارد انجام می‌دهد. مثال ساده‌اش این است ما الآن طرحمان در ماه رجب و شعبان با محوریت مجموعه‌های مردمی و کمک ما، طرح «محله‌ی همدل» است و روی همدلی‌ای که بین مردم این کشور برای مراقبت از همدیگر باید ایجاد بشود تمرکز کردیم. این کار ریشه در تحلیل عمیقی دارد چون مجموعه‌ی اتفاقات معمول زندگی را می‌شود به سویه هویتی و تعمیق هویت ربط داد. نیامدیم دوباره یک دفتر درست کنیم به‌عنوان دفتر هویت. گفتیم همه‌ی اجزای مجموعه‌ی سازمان تبلیغات آن کارهایی که در میدان دارند انجام می‌دهند برای پشتیبانی از مجموعه‌های مردمی باید سویه‌ی تعمیق و تقویت هویت ملی و دینی‌مان را داشته باشد.

در فضای امروز و در جنگ ترکیبی و رسانه‌ای‌ای که دشمن به‌راه انداخته است سازمان تبلیغات ظرفیت‌های رسانه‌ای خوبی دارد. چه راهبردی برای فضای کنشگری در جنگ روایت‌ها داشته‌اید؟

قمی: در رسانه‌مان یک سازمان رسانه‌ای سپهری اینجا ایجاد شده که قبلاً نداشتیم. سرمایه‌های پیشین‌مان را هم در آن مدار بازسازی و بازآرایی کردیم. علاوه بر این‌ها بسیاری از مردم دلسوز و دغدغه‌مند از نوجوان‌ها، از جوان‌ها، از مردم ایران از بانوان هستند که فکر می‌کنیم این‌ها باید سواد رسانه‌ای بلکه اشراف و توانمندی بالای رسانه‌ای پیدا بکنند که با مسامحه از آن تعریف معمول می‌توانیم به این‌ها هم انسان‌رسانه بگوییم.

گاهی برای از پا درآوردن یک ناو هواپیمابر می‌شود با قایق‌های تندرو به میدان رفت. ما مردم، جوان‌ها، نوجوان‌ها، خانم‌های بسیار فرهیخته‌ی صاحب حرف و سخنی داریم که اگر به ابزار رسانه مسلح‌تر باشند و از ابزارهای جدید بهره‌های بهتری بگیرند فضای اجتماعی، گفتمانی و رسانه‌ای جامعه را دیگر گونه رقم می‌زنند.

ما در این موضوع خودمان را خادم مردم می‌دانیم. به تعبیر امام خمینی هرجا «نشر خوبی‌ها» در میدان انجام بشود ما حتماً خودمان را موظف به حمایت و پشتیبانی و رسیدگی به آن می‌دانیم و این تلقی واضح ماست؛ یعنی برایمان مثل روز روشن است که اگر عمده‌ی مردم ایران با همین نگاه‌هایی که دارند در شبکه‌های اجتماعی یا در دنیای رسانه حضور مؤثرتری داشته باشند و مسلح به این ابزار بشوند و آشنا و واقف و مجهز به این امکان بشوند خیلی وضعیت جامعه‌ی ما متفاوت خواهد بود.
 
متشکر از وقتی که برای این گفت‌گو اختصاص دادید. در پایان اگر از نکته‌ی جامانده‌ای از دیدار به نظرتان می‌رسد،‌ بیان فرمایید.

قمی: این یک جلسه شیرین و خواستنی و الحمدللّه صمیمی بود که بیشتر از اینکه شبیه جلسه‌ی بعد از نماز ظهر رسمی دستگاهی باشد شبیه جلسه‌ی پنج‌شنبه‌شب‌های انس و صمیمیت محضر رهبر عزیزمان بود. ما هم به نمایندگی از بقیه‌ی عزیزانی که در این سازمان و در حوزه‌ی هنری دارند زحمت می‌کشند و توفیق دیدار نداشتند رفته بودیم؛ و چه‌بسا به نمایندگی از همه‌ی بچه‌های جبهه و جریان فرهنگی انقلابی و همه‌ی دغدغه‌مندان حوزه‌ی فرهنگ.

من سعی کردم یک‌قدری اوصاف جمعی را که نمایندگی‌شان را می‌کردم محضر رهبر انقلاب عرض بکنم. ویژگی‌هایشان را و خصائصشان را بیان بکنم. آن نکته‌ای هم که در مورد این جمع جریانات فرهنگی گاهی هم در دستگاه‌های فرهنگی دیگر ما تجلیاتش را داریم می‌بینیم خیلی هم همگرا با هم سعی می‌کنیم عمل بکنیم. منتها اساساً جریان فرهنگی که بسیارشان مجموعه‌های مردمی و خودجوش و حلقه‌های میانی و آتش به اختیاری‌اند که از بین آن‌ها هم بعضی‌ها آمدند در این دستگاه مسئولیت پذیرفتند. از این نسل جدید از این جریان گام دومی حوزه‌ی فرهنگ خصائصی را محضر ایشان عرض کردم اولین ویژگی که عرض کردم این بود که آقا این‌ها جدی گرفتند. ما به نمایندگی از این جماعت می‌گوییم جدی گرفتیم. انقلاب اسلامی را جدی گرفتیم. امام را و مکتب امام را جدی گرفتیم. وظایفمان را جدی گرفتیم، جنگ را جدی گرفتیم. مردم را مهم می‌دانیم و جدی گرفتیم و محترم و عزیز می‌شماریم؛ و برای جهاد تبیین عازمیم. این جدی گرفتن وصف این جریان فرهنگی است. جریان انقلابی و گام دومی حوزه‌ی فرهنگ است.

ایشان در چند فراز اشاراتی به سخنان ما داشتند. من فکر می‌کنم که ایشان کاملاً به این سرمایه‌ی انسانی اجتماعی گام دومی حوزه‌ی فرهنگ امیدوارند. به یک نکاتی اشاره کردند مثل یک ملاحظاتی که این‌ها را مدنظر داشته باشید در مسیر و طریقی که مسیرتان را بهتر طی کنید و مقاصد را و قله‌ها را بهتر و بیشتر و سریع‌تر بتوانید فتح بکنید با جلسه کاملاً در مقام انگیزه دهی در مقام تحسین و تشویق بعضی از تکاپوهایی که صورت قرار گرفتند.

من فکر می‌کنم ایشان درست سرمایه‌گذاری کرده و هوشمندانه و درست محاسبه کرده‌اند. اتفاقات بزرگی در راه است در حوزه‌ی تبلیغ، در حوزه‌ی ترویج، در حوزه‌ی فرهنگ اساساً در حوزه‌ی هنر و در حوزه‌ی رسانه. این نسل جوانانه‌ی عازم و جازم با اهتمام و جدیت اتفاقات مهم و شورانگیزی را رقم خواهد زد. منتظریم ان‌شااللّه اتفاقاتی را همه با هم شاهد باشیم.

پایان پیام/


https://gorganema.ir