نویسنده در یادداشت با سه فرضیه و طرح استدلالهایی، خروجی حاصل از مراسم افطاری چهار نفره با حضور قالیباف به عنوان میزبان، و ناطق نوری، لاریجانی و حداد عادل همگی مدعو، را به نوعی تقویت میانهروی برای انتخابات 1402 میداند.
ماه رمضان و افطاری ها، در سپهر سیاسی ایران، بسیار پر معناست. شاید بسیاری از تحولات سیاسی آتی کشور، در همین ضیافتها کلید میخورد و به همین علت هم اخبار چنین میهمانیهایی بهصدر اخبار کشور میرسد. برگزاری مراسم افطاری چهار نفره، میان علی لاریجانی، حداد عادل، ناطق نوری و قالیباف، در رمضانی که سالش به انتخابات مجلسی میانجامد، میتواند سرفصل تغییرات جدی در فضای سیاسی کشور باشد از همین جنس است. چهار چهرهای که هر کدام بخشی از طیفهای منتسب به جبهه اصولگرایی را نمایندگی میکنند و نسبت آنها با بخش میانهروی جریان اصلاح طلبی، در این بزنگاه سیاسی، میتواند کنشهای متفاوتی را رقم بزند. بیتردید در قهر سیاسی اصلاح طلبان و عدم حضورشان در رکن قدرت، جریان اصولگرایی، آرایش تازهای بهخود خواهد گرفت. چرا که در نبود این حریف قدر و سنتی، زمان برای شدت گرفتن اختلافات درون جناحی فراهم میشود. از سویی چهرههای معتدلتر این جریان که از خطر قدرت گرفتن تندروها آگاهند بهطور طبیعی باید تلاش کنند تا در مبارزاتی که در صورت نیامدن اصلاح طلبان میان بخش تندروی اصولگرایی با بخش معتدل آن صورت میگیرد، میدان را به تندروها نبازد. باختی که میتواند کلیت نظام سیاسی را به خطر اندازد.
اما بخش معتدل این فرصت را هم در اختیار دارد که تا پیش از انتخابات، بتواند اعتماد بخشی از جریان اصلاح طلبی را هم جلب کرده و آنان را به همراهی ترغیب کند، یا حداقل در صورت نیامدن آنها و برگزاری انتخابات با مشارکت پائین بتوانند با تشکیل یک مجلس اعتدالگرا، فضا را برای بازگشت اصلاح طلبان و مردم به عرصه قدرت فراهم کرده تا بدنه اجتماعی از دست رفته حاکمیت را بازگردانند. در حال حاضر شاید درک خطر افراط گرایی، تنها محمل امکان اتحادی استراتژیک میان اعتدالگرایان هر دو سو است تا با حذف تندروها، در زمانی دیگر بتوانند عرصه سیاست ایران را برای تحولاتی عمیقتر و بنیادین آماده کنند. اما آنچه اولویت امروز است، رهایی از تندروهایی است که آنها نیز تصور دارند در ابتدا باید با هر شیوهای موقعیت خود در قدرت را تثبیت کرده تا بعدا فکری برای دستوپا کردن بدنه اجتماعی خود کنند. آنان میدانند که از پایگاه مردمی قابل توجهی برخوردار نیستند و تاکنون هم بالا رفتن آنها از پلههای قدرت به مدد اتحاد با بخش معتدلتر، در تقابل با اصلاح طلبان شکل گرفته و البته در برابر یک رقیب قدر، چنین اتحادهای استراتژیکی، طیفهای درون اتحاد را نسبت به وزن اجتماعی خود دچار اشتباه محاسباتی مبتنی بر قدرقدرتی میکند. حال وقت آن است تا این طیفها به واقعیات عینی و آماری برسند. از این منظر و با توجه به نشست چهارنفره، سه صورت وضعیت را برای انتخابات اسفند ماه میتوان تصور کرد:
صورت اول، وضعیتی است که بخش اعتدالگرای جریان اصولگرایی بتواند با اصلاح طلبان به یک همبستگی حتی حداقلی دست یابد که با افزایش مشارکت سیاسی تندروها حذف خواهند شد.
صورت دوم با تداوم وضعیت اصلاح طلبان و عدم حضورشان در انتخابات آتی، جریان اصولگرایی دچار شکاف شده و با فهرست متعدد در انتخابات حاضر شده و طبعا هیچ لیستی برنده نخواهد بود و برد از آن کسانی است که در فهرستهای بیشتری جاضر باشند که در صورت قبول فهرست آنان از سوی اقشاری از مردم، مجلسی شبیه همین مجلس فعلی شکل خواهد گرفت که به معنای شکست اعتدالیون خواهد بود.
صورت سوم و بسیار بعید آن است که اصلاح طلبان بتوانند پررنگ و پرقدرت درانتخابات حاضر شوند که باز به حذف تندروها خواهد انجامید، اما در این حالت اعتدالیون نیز شکست نخواهند خورد.
آنچه مسلم است وضعیت تندروها متزلزلتر از همیشه است. آنها بهطور طبیعی دست بههر کاری خواهند زد تا بتوانند با تنگ کردن فضا، رقبا را از صحنه حذف کنند. آنها برخلاف یاران اعتدالگرایشان اتفاقا مایلند تا مشارکت پایین بماند و همین کاهش مشارکت است که بقای آنان را در عرصه قدرت و حفظ کرسیهای مجلس تضمین میکند. آنان برخلاف اعتدالگرایان نه دنبال اقتدار که دنبال قدرت سختند و در این نوع از قدرت مردم جایی ندازند. آنان بیشتر از نسل جدید اصولگرایان و نوعی جامعه سیاسی کاملا بسته هستند، نه جمهوری اسلامی ایران. بهعبارت دیگر تاسیس چیزی شبیه کرهشمالی را دنبال میکنند، هرچند این موضوع را اظهار نمیکنند. برخلاف آنان، اعتدلگرایان که از خطر چنین تفکراتی آگاهند میکوشند تا زمینههای مساعد قدرتگیری مجدد اصولگرایان تندرو را از میان ببرند.
بهنظر میرسد هدف جلسه افطاری چهار نفره، به طور طبیعی از درون خود جلب رضایت بخش میانهروی اصلاح طلبان و ایجاد همگرایی بین آنان با اصولگرایان را نتیجه بدهد. امری که در ذات خود دفع خطر تندروهای اصولگرا را شامل شده تا از افتادن دوباره قدرت، به دست آنان جلوگیری بهعمل بیاورند تا از این طریق پایههای میانهروی جدید که با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ ظهور یافت، قوام و دوام یابد.
۲۱۶۲۱۶