همشهری آنلاین، محمدمسعود احدی: وقتی درباره سفر به ماه فکر میکنیم، فوراً به یاد ایده ناب یکی از فیلمهای اولیه تاریخ سینما میافتیم که صنعت فیلمسازی را به عنوان هنر معرفی کرد و قوانینی را در سینما بنیان نهاد. این فیلم فرانسوی در سال ۱۹۰۲ اکران شد و با توجه به زمان آن (در حدود چهارده دقیقه)، انقلابی را در مقایسه با فیلمهای دو دقیقهای که در آن زمان مرسوم بودند به وجود آورد.
«سفر به ماه» مستقیماً از شخصیت تئاتری کارگردانش «ژرژ ملییس» نشئت میگیرد که پیشینه او در مقام بازیگر و شعبدهباز در ساخت فیلم تأثیر گذاشته است. فیلم به شکلی جسورانه تعدادی از معروفترین تکنیکهای سینمایی مانند سوپرایمپوز، دیزالو و شیوههای تدوین را میآزماید که بعد از آن به صورتی گسترده مورد استفاده قرار گرفتند.
فیلم با کنگرهای علمی آغاز میشود که در آن پروفسور باربنفویلیس (با بازی خود ملییس) سعی میکند همکارانش را به سفری اکتشافی به ماه ترغیب کند. دانشمندان، پس از پذیرفتن نقشه او، سوار سفینه فضایی میشوند و سفر آغاز میشود. این سفینه که شبیه موشک است، درست در چشم ماه فرود میآید. درواقع ملییس، با انطباق تصویری واقعی از چهره یک انسان بر روی طرحی از ماه، اصابت سفینه فضایی به چشم ماه را به تصویر میکشد و یکی از پرارجاعترین نماهای تاریخ سینما را ثبت میکند. دانشمندان با حمله ساکنان ماه مواجه میشوند و در نهایت به زمین برمیگردند و در پاریس به عنوان قهرمان مورد استقبال قرار میگیرند.
فیلم ملییس سزاوار جایگاهی شایسته در تاریخ سینمای جهان است. «سفر به ماه» با وجود نگاه سوررئال خود، فیلمی سرگرمکننده و پیشگامانه است که ترفندهای تئاتر را با امکانات نامتناهی سینما درهم میآمیزد. ملییس، بیش از کارگردان، یک رهبر ارکستر بود. همچنین او به عنوان نویسنده، بازیگر، تهیهکننده، طراح صحنه و لباس و فیلمبردار در فیلم نقش داشت و جلوههای ویژهای خلق کرد که در زمان خود تماشایی به نظر میرسید.
این فیلم، با وجود سادگی جلوههای ویژهاش، اولین نمونه سینمای علمی تخیلی به حساب میآید که عناصر بسیاری از ویژگیهای ژانر را ارائه میدهد و تعدادی از قوانین آن را وضع میکند و بر بسیاری از آثار پس از خود تأثیر میگذارد. به معنای کلیتر، «سفر به ماه» را می توان فیلمی دانست که تفاوتی بزرگ بین سینمای داستانی و غیرداستانی ایجاد میکند. در زمانی که فیلمها عمدتاً زندگی روزمره را به تصویر میکشیدند (مانند فیلمهای برادران لومیر در اواخر قرن نوزدهم)، ملییس یک فانتزی برای سرگرمی ناب ارائه میدهد. او با بیان بصری خلاقیتهای خود به روشی کاملاً غیرمعمول در فیلمهای آن زمان، درها را برای هنرمندان آینده میگشاید.
مارتین اسکورسیزی درباره ملییس گفته: «ملییس یک شعبدهباز بود؛ بنابرین تواناییهای دوربین فیلمبرداری را به خوبی درک میکرد.»