مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایران که با پیروزی مسعود پزشکیان همراه بود، مجموعه مسائلی را پیش روی کشورهای غربی قرار داده تا سیاست خارجی خود را با این اولویت ها در برابر دولت چهاردهم جمهوری اسلامی تنظیم نمایند. این ها چه مسائلی هستند؟ خبرآنلاین گزارش می دهد.
رسول سلیمی: نتایج انتخابات ایران هنوز واکنش قابل ملاحظه ای بین مقامات کشورها به دنبال نداشته است. به جز تبریک کشورهای دوست و مجاور ایران، رقبا و مخالفان سیاست خارجی ایران تلاش کردند بر استمرار مسیر سیاست خارجی در منطقه تاکید نمایند. در صدر مخالفان، امریکا قرار داشت که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز شنبه به وقت محلی در نخستین واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران ادعا کرد که انتخابات ریاست جمهوری ایران "آزاد یا عادلانه" نبود و "به تغییر اساسی در مسیر ایران منجر نخواهد شد".
این سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با رسانه های آمریکایی مدعی شد که «در نتیجه، تعداد قابلتوجهی از ایرانیها تصمیم گرفتند به هیچ عنوان در آن شرکت نکنند» و دولت آمریکا انتظار ندارد که ین انتخابات به تغییرات اساسی در مسیر ایران یا احترام متقابل بیشتر به حقوق شهروندان منجر شود.
این سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پیام خود به رسانه های آمریکایی ادعا کرد: «انتخابات تاثیر قابل توجهی در رویکرد ما به ایران نخواهد داشت. نگرانیهای ما در مورد رفتارهای ایران تغییری نکرده است. در همین حال، تا زمانی که دیپلماسی منافع آمریکا را پیش می برد، ما همچنان به دیپلماسی متعهد هستیم.»
این در حالی است که سخنگوی اتحادیه اروپا پیروزی «مسعود پزشکیان» را تبریک گفته و افزود که این اتحادیه آماده همکاری با دولت جدید ایران است. وی افزود: ما آماده تعامل با دولت جدید ایران در راستای سیاست اتحادیه اروپا در زمینه تعامل حیاتی هستیم.
اما مهمترین مسائل پیش روی غرب و اروپا که حل آنها ارتباط با دولت جدید در ایران را ضروری می کند چه مسائلی هستند؟
اگرچه فقط تحریم ها تنها راه غرب برای اعمال فشار بر ایران نیست و دایره ای بزرگتر شامل جنگ سایبری، قدرت نرم و قدرت نظامی نیز در اختیار کشورها قرار دارد با این حال، فعالیت های ایران مانند حمایت مالی از محور مقاومت، دور زدن تحریم ها از طریق چین و روسیه و پیشبرد برنامه های هسته ای و موشکی داخلی آن در سال های اخیر ادامه یافته است. در مقابل تلاش امریکا و متحدانش بر این بوده تا این روند را تضعیف یا کنترل کند. روندی که به نظر می رسد یک سوی آن تامین امنیت اسرائیل است و حالا با آغاز جنگ غزه، مسائل روی میز ایران و امریکا را به مسئله فلسطین نیز گره زده است.
در این میان از زمان انقلاب۵۷ تا به امروز، امریکا و ایران هیچ روابط دیپلماتیک رسمی نداشته اند. اما این بدان معنا نیست که هیچ تلاش دیپلماتیک وجود ندارد و کانال های غیر رسمی ایالات متحده از طریق دولت سوئیس کار می کردند. اما تلاش های دیپلماتیک امریکا با ایران همواره در وضعیت پیچیدگی بوده است. چه زمانی که روسای جمهور در ایالات متحده یا ایران، تغییر می کنند، استعداد قابل توجهی برای اختلال در روابط به وجود می آید و این موضوع با نزدیک شدن ایران به چین و روسیه، مشکل تر شده است.
نتیجه چنین سیاست ورزی، تناقض در نحوه برخورد ایالات متحده و غرب با تهران بوده است که این موضوع تا حدودی نتیجه نفوذ بیشتر چین در خاورمیانه و تعمیق روابط اقتصادی و استراتژیک چین با تهران است. روسیه روابط نظامی، سیاسی و اقتصادی با ایران را تقویت کرده است. این امر تاثیر دیپلماسی غربی را کاهش داده و ناظران غربی معتقدند ایران به سادگی احساس نمی کند که مجبور است با امریکا و متحدانش در مورد منافع امنیتی به توافق برسد.
از این رو برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) یا همان توافقنامه منع گسترش سلاح های هسته ای که در سال ۲۰۱۵ امضا شد اگرچه در سال ۲۰۱۸ توسط دولت ترامپ رها شد اما به عنوان مهمترین مسئله میان ایران و امریکا روی میز دیپلماسی قرار دارد. رهبران غربی تلاش کرده اند تا اطمینان حاصل کنند که ایران به سلاح هسته ای دست نمی یابد، اما پس از خروج دونالد ترامپ از توافق، نتوانستند همکاری ایران را در ادامه روندهای نظارتی به دست آورند.
در همین حال، پیمان امنیتی قریب الوقوع امریکا و عربستان سعودی می تواند ایران را از تعامل با غرب و نزدیک شدن به مدار چین و روسیه دور کند. تحلیلگران سیاست خارجی می گویند امریکا و اروپا در نهایت دو هدف دارند: جلوگیری از ساخت سلاح هسته ای توسط ایران و کاهش درگیری های محور مقاومت در خاورمیانه. اما تا به امروز، هر دو هدف گریزان به نظر می رسند. موضوعی که یکی از نشانه های مهم آن ادامه غنی سازی اورانیوم از سوی ایران است.
باید دید دولت چهاردهم کدام مسئله را در اولویت قرار خواهد داد؟
۳۱۱۲۱۳