رئیس دولت چهاردهم طی حکمی دکتر محمدرضا عارف را به عنوان معاون اول رئیسجمهور منصوب کرد. این انتصاب در حالی بود که تا پیش از آن، نام کسان مختلفی از آقایان لاریجانی و ظریف گرفته تا طیبنیا در مظان این عنوان قرار گرفته بودند و آخری تقریباً قطعی هم شده بود.
به گزارش خبرآنلاین، روزنامه جوان نوشت: انتخاب آقای عارف از همان ابتدا در بین حامیان آقای رئیسجمهور تنشهایی را موجب شد، بسیاری از اصلاحطلبان این انتخاب را ناامیدکننده دانستند، برخی او را به بیعملی و سکوت و شکست همیشگی متصف کردند، بسیاری استعفاهای مکرر او را در سر بزنگاهها یادآور شدند، یکی دو نفر تلویحاً از رانت کاری فرزند او یاد کردند و تعبیر «ژن مرغوب» را بهکار بردند، تا جایی که احمد زیدآبادی طی دو متن پیدرپی مجبور شد از عارف به عنوان بهترین گزینه معاونت اول حمایت کند.
او در دومین متن خود در این باره بهدرستی کسی، چون علی لاریجانی را از آنجا که فقط به ایفای نقش اول گرایش دارد، برای معاونت مناسب ندانسته و گفته است انتخاب او به اصطکاک با شخص پزشکیان منجر میشده است. وی ظریف را هم زودرنج و تحریکپذیر و گرفتار حاشیه معرفی کرده و جالب اینکه در رد جهانگیری، او را موجب «انگ» تداوم دولت حسن روحانی دانسته است!
با اینهمه بعضی نگرانیها از این انتصاب را هم نمیتوان نادیده گرفت. اولین نکته اینکه او با ۷۳ سال سن، برای این مسئولیت اجرایی زیادی پیر است و انتظار میرفت دکتر پزشکیان با وعدههایی که داده بود، برای این مسئولیت مهم از نیرویی جوانتر و قبراقتر استفاده کند، نه پیرترین معاون اول تاریخ جمهوری اسلامی را.
نکته سوم اینکه باز هم با توجه به شرایط کشور و وعدههای رئیس محترم جمهور برای حل مشکلات معیشتی مردم و اقتصاد ایران، نه ایشان و نه آقای عارف سابقه و صبغه ورود به حوزه مسائل اقتصادی را ندارند و با توجه به نیاز جدی کشور به حل این موضوعات، معلوم نیست فرجام این مشکلات چگونه و به دست چه کسان آشکار و پنهانی قرار است رقم بخورد.