انقلاب اسلامی ایران،نه فقط یک دگرگونی سیاسی در سال 1357، بلکه تجلی یک تحول معرفتی، اجتماعی و تاریخی بود که با رهبری امام خمینی (ره)، ملت ایران را از حاشیه تاریخ به متن آن آورد. این انقلاب عامل اصلی احیای هویت دینی و انسانی در عصر انکار و انحراف بود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، انقلاب اسلامی ایران، نه فقط یک دگرگونی سیاسی در سال 1357، بلکه تجلی یک تحول معرفتی، اجتماعی و تاریخی بود که با رهبری امام خمینی (ره)، ملت ایران را از حاشیه تاریخ به متن آن آورد. این انقلاب، به تعبیر رئیس شورای هماهنگی حجتالاسلام محمدزمان قربانی، مظهر «تجدید حیات تاریخی ملت ایران» و عامل اصلی احیای هویت دینی و انسانی در عصر انکار و انحراف بود. وی در یادداشتی با اشاره به 12 مرداد سالروز تشکیل شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به این موضوعات مهم اشاره کرد که در ادامه میخوانید:
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، نهادی برآمده از همین نیاز تاریخی است. نهادی که در سال 1359، بهدستور امام راحل و برای سازماندهی حرکتهای مردمی و انقلابی تأسیس شد و طی بیش از چهار دهه، مسئولیت سیاستگذاری، برنامهریزی، هدایت و نظارت بر مراسمهای انقلابی را بر دوش کشیده است. وجه تمایز این شورا با بسیاری از نهادهای رسمی و دولتی، ماهیت مردمی، غیرسیاسی و غیردولتی آن است؛ نهادی که در طول این سالها، خود را به تحولات اجتماعی و فرهنگی کشور منطبق کرده و همچنان با هوشیاری، وظیفه تاریخی خود را بهدرستی ایفا میکند.
امروز، نبرد ملت ایران با دشمنانش تنها در عرصه نظامی یا اقتصادی نیست، بلکه در میدان «ارادهها» و «روایتها» در جریان است. در چنین شرایطی، جهاد تبیین نه یک توصیه فرهنگی، بلکه ضرورتی راهبردی برای بقای معنوی و فکری انقلاب اسلامی است. هر کس با هر ابزار و تریبونی که در اختیار دارد، باید در این عرصه حاضر شود؛ چراکه غفلت از روایت درست، میدان را برای تحریف و وارونگی حقایق مهیا میسازد و نقش اصلی و ارزنده شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی نیز در این موضوع میتوان برجسته کرد.
نقطه قوت انقلاب در 46 سال گذشته، تکیه بر ایمان، فطرت، و اراده مردم بوده است؛ ارادهای که دشمنان تا دندان مسلح را به زانو درآورده و آنها را یکی پس از دیگری به زبالهدان تاریخ سپرده است. از جنگ تحمیلی گرفته تا جنگهای نیابتی، تحریمها و عملیات روانی رسانهای، همه با یک هدف مشترک طراحی شدهاند: توقف پیشرفت انقلاب اسلامی. اما واقعیت آن است که این انقلاب نهتنها متوقف نشده، بلکه به قله نزدیکتر شده است.
حوادث اخیر، از جمله جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی و پروژههای پیچیده صهیونیستی-آمریکایی، بار دیگر نشان داد که ملت ایران چگونه ایمان خود را به عمل صالح تبدیل میکند و چگونه اراده جمعیاش در برابر جبهه کفر، سلاحی نیرومندتر از تمام زرادخانههای دشمن است. در این میدان، خون بر شمشیر غلبه یافته و خواهد یافت.
امروز جمهوری اسلامی تنها یک دولت در یک جغرافیای سیاسی نیست؛ بلکه یک منظومه فکری، تمدنی و آرمانی است که عمق استراتژیک آن در دل ملتهای آزادیخواه و مسلمان جهان گسترش یافته است. دشمن برای مقابله با این نفوذ معنوی، تریلیونها دلار هزینه میکند، اما شکست میخورد، چرا که با یک حقیقت زنده و جاری در وجدان بشری مواجه است، نه صرفاً یک نظام سیاسی.
نکته کلیدی اینجاست دشمنی استکبار با جمهوری اسلامی، ریشهای و مبنایی است. آنها با اسلام انقلابی مشکل دارند، با مکتبی که دعوت به آزادگی، استقلال، عدالت و کرامت انسانی میکند. بنابراین، خیال آشتی و سازش در این معادله، توهمی بیش نیست.
راه پیشِ رو روشن است؛ باید روایت انقلاب را از زبان خودمان بازگو کنیم، پیش از آنکه دشمن با قلب حقیقت، آن را از ما بدزدد. جهاد تبیین، امروز نه فقط یک وظیفه رسانهای یا فرهنگی، بلکه شرط بقا و استمرار راهی است که با خون و ایمان آغاز شد و اکنون به قلههای عزت نزدیک شده است.
انتهای پیام/