قطعاً اگر صاحبنظران و دلسوزان عرصههای مختلف بنشینند و مجلس یازدهم را به بوته نقد بگذارند، میتوان فهرست بلندی را از نکردههای مجلس و حتی ضعفهای آن ردیف کنند و این هیچ منافاتی با انقلابی بودن مجلس یازدهم ندارد.
گروه سیاسی خبرگزاری فارس، احد شیرزاد در یادداشتی درباره انقلابیگری مجلس نوشت: آیا انقلابی بودن به معنای بی نقص بودن است؟ انقلابی بودن به معنای این است که یک فرد یا مجموعه در راستای باورها و آرمانهای انقلاب قرار دارد و خواست قلبیاش تحقق آن اهداف است. اما آیا نمیشود یک فرد یا مجموعه انقلابی، ضعف و اشکال هم داشته باشد؟ پاسخ منفی نیست. مثال بارز آن، خود نظام است. نظام جمهوری اسلامی ایران یک نظام انقلابی است که ۴ دهه پس از تأسیس، همچنان بر مدار آرمانها و اهداف اولیه خود حرکت میکند و میتوان آن را نظامی انقلابی نامید. اما همین نظام انقلابی به تصریح رهبری آن، ضعفهایی هم دارد و در برخی عرصهها توقعات را به شکل کامل برآورده نکرده است.
سطح داوری
داوری رهبری درباره مجلس یازدهم ناظر به سطحی کلان و در مقام فردی است که به عنوان رهبری نظام میخواهد نمرهای کلی به مجلس بدهد. لذا کارکرد چنین قضاوتی، آسیبشناسی مو به موی عملکرد نهاد مورد قضاوت نیست. قطعاً اگر صاحبنظران و دلسوزان عرصههای مختلف بنشینند و مجلس یازدهم را به بوته نقد بگذارند، میتوان فهرست بلندی را از نکردههای مجلس و حتی ضعفهای آن ردیف کنند، و این هیچ منافاتی با انقلابی بودن مجلس یازدهم ندارد.
انقلابی گری مدرج است
قاسم سلیمانی انقلابی بود. بسیاری از امرا و فرماندهان نظامی کشور هم انقلابی هستند. همه شهدای مدافع حرم که قبل و بعد از حاج قاسم به شهادت رسیدند، انقلابی بودند. اما درجه انقلابیگری و ظرفیت انقلابیگری شهید سلیمانی در حدی است که از او، مکتب به یادگار میگذارد، اما برای بسیاری از شهدای دیگر- با همه فضائل و مقاماتشان- چنین نیست. بنابراین مجلس یازدهم هم مجلسی انقلابی ست، اما در انقلابیگری چه نمرهای میگیرد؟ ۱۵ یا ۲۰؟ رهبری دراین باره سکوت کردهاند. پس همانطور که خصایصی چون عدالت، انصاف، تقوا و مروت در انسانها با درجههای متفاوتی وجود دارد، انقلابی بودن یک مجموعه هم درجه بندی دارد.
چرا رهبری اصرار دارد؟
تأکید بر انقلابی بودن مجلس توسط رهبری برای چیست؟ شاید یک پاسخ را بتوان در تلاش دشمن و عقبه رسانهایاش در بیاعتبار کردن دستگاهها، مسئولین و کلیت نظام و درنتیجه ناامید کردن مردم جست. هیاهوی دستگاه تبلیغات دشمن به دنبال تثبیت گزارههایی از این قبیل است: «هیچ مسئول خوبی در جمهوری اسلامی وجود ندارد»، «هیچ نهادی کار خود را به درستی انجام نمیدهد»، «هر دولت و مجلسی که سر کار بیاید، تغییری در وضع مردم ایجاد نمیشود».
محتوای انبوهی که برای جا انداختن این گزارهها توسط رسانهها تولید میشود، یک اغتشاش فکری و روانی را در مخاطب ایجاد میکند. رهبری برای از بین بردن این اغتشاش، دست به قضاوت صریح میزنند و آن را تکرار هم میکنند؛ بدون اینکه نگران هزینههای احتمالی آن باشند؛ نگرانی از اینکه مبادا بخشی از افکار عمومی این سخن را نپذیرد. حتی بدون نگرانی از اینکه مبادا مجلس مورد تأیید، رأی مجدد از مردم نگیرد.
زمانه روی کار آمدن مجلس
مجلس یازدهم پس از مجلسی روی کار آمده که انفعال، روح کلی حاکم بر آن را شکل میداد. مجلسی که در اوج تحریم دشمن و گره زدن سیر تا پیاز مملکت به مذاکره با چند قدرت از سوی دولت، بیشتر تماشاچی بود. مجلسی که تقریباً نیمی از عمرش را در دورهای سپری کرد که آمریکا از برجام خارج شده بود، با این حال نه برای اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور، قدمی برداشت و نه در برابر زیادهخواهی دشمن، خودی نشان داد. مجلسی که نه رئیس و نه نمایندگانش حتی حاضر به همدردی ظاهری با مردم نبودند و رابطهای با مردم تعریف نکرده بودند. در پس آن مجلس، مجلسی شکل گرفته که به دنبال وضع قانون برای مهمترین نیازهای جامعه از جمله دفع خطر پیری جمعیت است. مسئولانه در پروندههای پیچیدهای چون برجام وارد میشود و برای صیانت از منافع ملی و جلوگیری از سریال عقبنشینی های دولت قانون وضع میکند. تأکید بر انقلابی بودن مجلس یازدهم توسط رهبری، میتواند زمینه آشکارکننده تفاوتهای این دو مجلس باشد.
آیا راه نقد بسته شد؟
ممکن است فرد یا مجموعهای انقلابی باشد اما در مسیر حرکتش دچار خطا بشود. حتی ممکن است کارهایی از او سر بزند که در تضاد با انقلابیگری است. آیا اینجا باید گفت چون آن مجموعه انقلابی است و رهبری، آن را به چنین صفتی متصف کرده، پس نباید نقد کرد؟ واضح است که خود رهبری نیز چنین رویکردی را قبول ندارند. وانگهی، صفت انقلابی بار مضاعفی را برای مجلس ایجاد میکند و جامعه با عینک دیگری به آن مینگرد، لذا مجلس انقلابی باید توقع نقد صریح و بدون لکنت را هم از سوی افکار عمومی داشته باشد.
پایان پیام/